زندگی کتابی است پرماجرا،
هیچ گاه آن را به خاطر یک ورقش دور نینداز ...
زندگی کتابی است پرماجرا،
هیچ گاه آن را به خاطر یک ورقش دور نینداز ...
اگر خدا آرزويی در دل تو انداخت،
بدان توان رسيدن به آن را در تو ديده است …
از خدا…
سپاسگزارم به خاطر لطفی که به من دارد.
این روزها عاشق او بودن،
افتخاری است که…
نصیب هرکس نمی شود!!!
"میلاد تهرانی"
گفت : حاج آقا! من شنیده ام اگر انسان در نماز متوجه شود که کسی در حال دزدیدن کفش اوست، می تواند نماز
را بشکند و برود کفشش را بگیرد، درست است حاج آقا؟!
شیخ گفت : درست است آقا. نمازی که در آن حواست به کفشت است، اصلاً باید شکست ...!
اتحاد مسلمانان و نابودی دشمنان
صحبت از گرمای هوا بود که به ماه رمضان رسید
- امسال روزه می گیری؟
- اگه خدا بخواهد آره می گیرم
- کدام پزشک این همه سختی را برای بدن تایید می کند؟
- همان که وقتی همه پزشکان جوابت کردند برایت معجزه می کند ....
حلول ماه رمضان مبارک و التماس دعا
ستاره ها هیچ گاه از خاطر آسمان نمی روند ، بگذار دل من آسمان باشد و یاد تو ستاره .
عاشقانه قاصدک
دریا همیشه از من دلگیر است ، میدانی چرا ؟ چون همیشه بزرگی تو را به رخ او میکشم .
اس ام اس عاشقانه
چه زیبا حرف میزنی ؟ تو می گویی از زاویه ی من به مسئله نگاه کن ! از زاویه تو … آها دیدم ، از زاویه ی تو چه تنگ است کنار هم نشستن دو ضلع ! من و تو
اس عاشقانه قاصدک
دلتنگی عین یه جای شکستگی روی عینک آدمه ، هر جا نگاه می کنی می بینیش !
پیامک عاشقانه قاصدک
این روزها زیادی ساکت شده ام ، حرف هایم نمی دانم چرا به جای گلو ، از چشم هایم بیرون می آیند .
اس ام اس
خیالت همه جا با من است ، اما دلم گرمای بودنت را میخواهد نه سردی خیالت را .
اس عاشقانه
کفش هم اگر تنگ باشد زخم میکند ، وای به حال دل من از دوری تو .
اس ام اس عاشقانه جدید
هرکس جای من بود ، می برید ، اما من هنوز می دوزم ، چشم امید به راه .
اس ام اس جدید
ای نگاهت نخی از مخمل و از ابریشم / چند وقت است که هر شب به تو می اندیشم / به نفسهای تو در سایه ی سنگین سکوت / به سخنهای تو با لهجه ی شیرین سکوت .
اس ام اس زیبا
هراس یعنی من باشم ، تو باشی و حرفی برای گفتن نباشد .
اس عاشق
این روزها بدجور به تو آغشته ام ، از صافی ردم کن و ببین که جز تو هیچم نمی ماند .
اس ام اس قاصدک
اگر گدا یاد پادشاه نکند پادشاه چه داند گدایی هم هست ، گدای دیدارتم پادشاه .
قاصدک
شبها اتاقم ماه ندارد ، چشمانت را قرض می دهی تا صبح ؟
اس ام اس تنهایی
این موهبت الهی ست صبح چشم بگشایی و یادت بیاید دوستی داری آبی تر از آسمان ، زلالتر از شبنم و روشنتر از صبح .
اس ام اس خداحافظی
وقتی خداحافظی میکنیم
چــه انـرژی عـظیـمی مـی خواهـد کـنترل اولین قـطره اشک بـرای نـچکیـدن
باز هم از یاد تو ، شعله به پا خواسته / آتش سرخش ز نور ، قلب من آراسته
زردی روی مرا ، نیک تماشا نما / شمع وجود من از دوری تو کاسته
اس ام اس عشق ورزیدن
دل صدچاک ما را تیغ ترحم بدرید / دل ما را به همان قیمت ارزان بخرید
دل من گرچه شکسته ، گوهری ناب شده / عشق در قلب تو آن تحفه ی نایاب شده .
اس ام اس ماندگار
با نگاهی هرس کن علف های هرز دلتنگی ام را
اس عاشقانه عشق ورزیدن
خواب دیدم که دلم بند تو بود / خواب من تعبیر لبخند تو بود
تو به سان گل شدی اوج شکوه / نبض من ، در ساقه آوند تو بود
پیامک عاشقانه عشق ورزیدن
وقتی تو نیستی زندگی تعطیل میشه
کاش میشد زودتر بیایی
روزای تعطیل واقعا غم انگیزن !
اس ام اس زیبا
دیروز گذشت و پیش خود گفتم فردا در راه است ، فردا آمد و دیدم هنوز دلم چشم به راه است ، مدتی گذشت و هنوز هم در حسرت دیروزم ، چه فایده دارد وقتی روز به روز از غم عشقت میسوزم؟
اس ام اس عاشقانه
مهربانی زبانی است که برای کور دیدنی ، برای کر شنیدنی و برای لال گفتنی است
اس ام اس عشق
ای که در دنیای من پیدا و ناپیدا شدی / چشمهای روشنم را عاشق و شیدا شدی
ای تو با رخش نگاهت بر دل من تاخته / این دل من ، رو بروی تو خودش را باخته
اس تنهایی
عشق را آب حیات میدانم / هر قطره اش را عمر جاودان میدانم
بی قطره قطره های آن ، بر خودم / مرگ را میهمان میدانم
اس ام اس خفن
ﮔﺮ ﺭﻭﺩ ﺩﯾﺪﻩ ﻭ ﻋﻘﻞ ﻭ ﺧﺮﺩ ﻭ ﺟﺎﻥ ﺗﻮ ﻣﺮﻭ
ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﺪﻥ ﺗﻮ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺗﻮ ﻣﺮﻭ
ﺁﻓﺘﺎﺏ ﻭ ﻓﻠﮏ ﺍﻧﺪﺭ ﮐﻨﻒ ﺳﺎﯾﻪ ﺗﻮﺳﺖ
ﮔﺮ ﺭﻭﺩ ﺍﯾﻦ ﻓﻠﮏ ﻭ ﺍﺧﺘﺮ ﺗﺎﺑﺎﺕ ﺗﻮ ﻣﺮﻭ
اس ام اس فینگیلی
ﺑﯿـــﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮑــﺒﺎﺭ ﻫــﻢ ﮐﻪ ﺷـــﺪﻩ…
ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺧﻼﻑ ﺑﺰﻧﯿـﻢ!…
ﻣﻦ ﺍﻧﺪﻭﻩ ﺗـــﻮ ﺭﺍ ﻣـــﯽ ﺩﺯﺩﻡ!…
ﺗﻮ ﺗﻨﻬـﺎﯾـﯽ ﻣـﺮﺍ!!…
حتی اگر پدر و مادر مشرک باشند و تلاش بکنند انسان را از جاده توحید خارج بکنند، انسان حق بد رفتاری و قطع رحم ندارد و لازم است با آنها با محبت و نیکی رفتار بکند.
در آیات و روایات بارها تأکید شده است که به پدر و مادر احترام بگذارید، و از آنها اطاعت و به آنها نیکی کنید. از جمله خداوند در سوره لقمان فرمود: «به انسان وصیت مىكنیم كه در مورد پدر و مادرش به نیكى رفتار بكند، مخصوصاً در مورد مادرش كه چند ماهى او را حمل مىكند و شكر نسبت به مادر و خداوند را فراموش نكنید.» (لقمان/ 14)
در ادامه تنها مورد استثناء را بیان میکند: «وَإِن جَاهَدَاكَ عَلَى أَن تُشْرِكَ بِى مَا لَیْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِى الدُّنْیَا مَعْرُوفاً» (لقمان/15)
مضمون آیه این است که اگر پدر و مادر شما مشرک بودند و خواستند شما را مشرک بکنند، از آنها اطاعت نکن. ولی در همین مورد هم میفرماید «در دنیا با آنها مصاحبت پسندیده داشته باشید.»
بنابراین حتی اگر پدر و مادر مشرک باشند و تلاش بکنند انسان را از جاده توحید خارج بکنند، انسان حق بد رفتاری و قطع رحم ندارد و لازم است با آنها با محبت و نیکی رفتار بکند.
از امام صادق (علیه السلام) حکایت شده است: (کافی، ج 5، ص 132، ح 1) «خداوند در مورد سه چیز اجازه ترك نداده است؛ اداى امانت، وفاى به عهد و نیكى به والدین»
اگر پدر و مادر از صله رحم یا خدمت فرزند استقبال نمیکنند یا رویشان را بر میگردانند، باید علت ناراحتی پدر و مادر را بیابند و برطرف بکنند.
در هر صورت حق قطع رحم، ترک احسان یا توهین به پدر و مادر را ندارند ، حتی اگر خود پدر و مادر خواهان ترک رابطه باشند.
بله! ممکن است پدر و مادر عصبانی باشند ناراحت بشوند یا مشکلی اخلاقی، عقیدتی، جسمی، روانی داشته باشند، اما هیچ کدام دلیل نمیشود که فرزند وظیفه خودش را انجام ندهد.
1. بعضی از مفسران (تفسیر المنار، ج 8، ص 185، تفسیر نمونه، ج 6، ص 34) میگویند: این که خداوند فرمود «بالوالدین» و نفرموده «الى والدین» برای این است که فرزندان خودشان بروند و به آنها احسان بکنند، نه این که کسی را بفرستند تا کارهایشان را انجام بدهد.
2. طبیعت پدر و مادر این است که از رفت و آمد فرزند خشنود شوند. حال اگر از دیدن فرزند آزرده شدند، حتماً مشکلی یا سوء تفاهمی عامل آن شده است و فرزند با حل مشکل یا رفع سوء تفاهم باید آنان را مسیر طبیعی برگرداند.
در هر صورت اگر پدر و مادر از دیدار فرزند ناراحت شدند، مصداق نیکی این خواهد بود که مشکل را برطرف سازد و ارتباط را به روند طبیعی باز گرداند.
غفران الهی
خداوند در سوره اسراء بعد از آنکه دستور میدهد که نسبت به پدر و مادر نیکی و احترام و خضوع داشته باشید بعد از آن میفرماید: «رَّبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَا فِی نُفُوسِكُمْ إِن تَكُونُواْ صَالِحِینَ فَإِنَّهُ كَانَ لِلأَوَّابِینَ غَفُورًا» (اسراء 25)
«پروردگار شما به آنچه در دلهاى خود دارید آگاهتر است. اگر شایسته باشید، قطعاً او آمرزنده توبهكنندگان است.»
و یکی از آثار بیحرمتی به پدر و مادر گرفتار شدن به عذاب الهی است:
«وَالَّذِی قَالَ لِوَالِدَیْهِ أُفٍّ لَّكُمَا أَتَعِدَانِنِی أَنْ أُخْرَجَ وَقَدْ خَلَتْ الْقُرُونُ مِن قَبْلِی وَهُمَا یَسْتَغِیثَانِ اللَّهَ وَیْلَكَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَیَقُولُ مَا هَذَا إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ» (احقاف 17)
این آیه در مورد فرزند بی ایمان و حق نشناسی است که مورد عاق والدین واقع شده است و به پدر و مادر اف گفته و میگوید: «آیا به من وعده میدهید كه من در روز قیامت مبعوث میشوم در حالی كه قبل از من هم اقوامی بودند و مردند و هرگز مبعوث نشدند.»
این پدر و مادر مۆمن در مقابل این فرزند تسلیم نمیشوند آنها فریاد می زنند و خدا را به یاری میطلبند که وای بر تو ای فرزند! ایمان بیاور که وعده خدا حق است . اما او همچنان لجاجت میکند و در مقابل پدر و مادر میگوید اینها چیزی جز افسانههای پیشین نیست.
از این آیه معلوم میشود این فرزند کاملاً به پدر و مادر بی احترامی کرده و به حرف پدر و مادر گوش نداده بلکه حتی آنها را مسخره هم کرده است و سرانجام کار چنین افرادی را در آیه بعد روشن میکند و میفرماید: أُوْلَئِكَ الَّذِینَ حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِم مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنَّهُمْ كَانُوا خَاسِرِینَ (احقاف 18)
آنها کسانی هستند که عذاب الهی در باره آنها حتمی است و همراه با اقوام کافر از جن و انس که قبل از آنها بوده ، گرفتار مجازات دردناک میشوند و اهل دوزخاند. (تفسیر نمونه ج 21، ص 337)
یکی از مواردی که در زندگی ما به عنوان یک مسلمان کمتر بدان توجه می شود تلاوت قرآن به عنوان کتاب دینی ما و تعمق در آیات آن است. به همین دلیل است که
کمتر این کتاب آسمانی در زندگی ما جا دارد. در حالی که خداوند حکیم در این مورد می فرماید: ای مردم، از سوی پروردگارتان موعظه و اندرزی برای شما آمد، کلامی و قرآنی که مایه شفای بیماری دل ها و روان ها است و چیزی که مایه هدایت و راهنمایی است و رحمت برای مومنان است. ای پیامبر به مردم بگو به فضل پروردگار و به رحمت بی پایان او و این کتاب بزرگ آسمانی که جامع همه نعمت ها است باید خشنود بشوند نه به ثروت اندوزی و پست و مقام دنیا و فزونی قوم و قبیله. (سوره
یونس آیات 58-57)
اگر ما به آثار خواندن قرآن توجه و قرآن را مانند دوستی در زندگی انتخاب کنیم، آیاتش را
بخوانیم و در معانی آسمانیاش تفکر کنیم، پس از مدتی زندگیمان سرشار از نور، روشنایی، طراوت و زیبایی خواهد شد.
ما در نیایشی پیش از تلاوت قرآن از خدا میخواهیم: «خدایا! رغبت مرا به قرآن افزون گردان و آن را مایه روشنایى دیده و درمانِ بیمارىهاى دل و از بین رفتن غم و اندوه من قرار ده. خدایا! زبانم را به خواندن قرآن بیارا و چهرهام را با آن زیبا، بدنم را با آن قدرتمند و ترازوى اعمالم را سنگین كن».
و در نیایشی که هنگام ختم قرآن میخوانیم، به خداوند میگوییم: «خدایا! قرآن را در دنیا همراه ما، در گور انیس ما، در قیامت شفاعت كننده ما، بر پُل صراط مایه روشنایى، در بهشت همنشین، در برابر آتش دوزخ پوشش و براى اجراى كارهاى نیك، راهنماى ما قرار ده.»[ بحارالانوار، ج 89، ص 206 ـ 209]
اگر از آغاز تا پایان به آیات و سورههای قرآن نظری بیفکنیم، خواهیم دید که قرآن، بهترین شیوهها را برای زندگی دنیایی همراه با سعادت به انسانها نشان داده است. زندگی همراه با عزت، سربلندی، برادری و بزرگواری، نه همراه با ظلم و بیداد و ستم.
خانواده ای که با قرآن انس داشته باشد، از برکات فوق العاده ای بهره مند خواهند شد، برکاتی که تنها منحصر به آخرت نیست بلکه در همین دنیا نیز می توان ثمرات آن را مشاهده نمود .
کارکرد وسیع و گرانقدر خانه، آن را مکانی مورد احترام و عنایت قرار داده است؛ اما چنانچه این محل معبدی برای بندگی و ذکر حق واقع شود، خداوند آن را رفیع و عظیم می گرداند. چنان که خطاب به رسول گرامیش می فرماید:
«فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه یسبّح له فیها بالغدوّ و الاصال» (نور،36) رفعت و علو حقیقی خاص خداوند متعال است؛ خانه ای که مسجد خداوند و محل تسبیح او باشد، نیز عظیم و مرفوع است.
آن چه از آیه فوق و تفسیر مرحوم علامه طباطبایی (المیزان) استفاده می شود، این است که اگر خانه از هر پلیدی منزه بماند و به ذکر خدا و عبادت او مزیّن شود، رفعت می یابد و از یک چهار دیواری سرد و بی روح خارج می شود و هر چه صبغه ی الهی و معنویش بیشتر شود، مقامی رفیع تر می یابد که مصداق کامل آن کعبه، خانه ی خدا است. (طباطبایی، 1363: ج 15، صص 179-178)
یکی دیگر از نکاتی که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که آموزه های دینی ما همانگونه که به نورانیت ظاهری منزل سفارش کرده به نورانیت باطنی آن نیز توجه نموده است. ما انسان ها برای نورانی نمودن ظاهر منزل، سعی می کنیم خانههایمان را در مکانهای بنا کنیم که نوری بیشتری جذب میکنند. همچنین برای افزایش روشنایی، از انواع لامپ و چراغ نیز استفاده می کنیم. اما برای نورانیت باطنی آن چه باید کرد؟
یکی از مشخصه های خانه قرآنی آن است که چنین خانه هایی به برکت قرآن، از نورانیت باطنی نیز برخوردار می شوند چنانکه پیامبر اعظم(صلی الله و علیه وآله) در این زمینه میفرماید:
«نوروا بیوتکم بتلاوة القرآن...فإن البیت إذا کثر فیه تلاوة القرآن... أضاء لأهل السماء کما تضیء نجوم السماء لأهل الدنیا»[1]
با تلاوت قرآن، خانه هایتان را روشن کنید، زیرا هرگاه در خانه بسیار تلاوتِ قرآن شود، آن خانه برای اهل آسمان می درخشد همانگونه که ستارگان آسمان برای اهل زمین می درخشند.
امروزه به رغم اینکه از منازل کاه گِلی و خشتی خبری نیست و مسکن و خانه، با شتاب بیشتری در حال قد کشیدن هستند، همچنین با وجود اینکه میزان درآمدهای افراد رشد قابل توجهی نموده است، و نیز نعمت های الهی به طور چشمگیری در میان مردم افزایش پیدا کرده است، اما با همه اینها کمتر کسی را می بینیم که ننالد، به راستی چه اتفاقی افتاده که با وجود این همه نعمت، و با وجود این همه رفاه و آسایش نسبی که امروزه همگان از آن برخوردارند، اما باز هم بسیاری از مردم مینالند؟
چرا پدربزرگهای ما با وجود اینکه از نعمت برق محروم بودند و به جای آن از چراغ های کم فروغ استفاده میکردند، و یا به جای خانه های مجلل و شیک، در خانه های گِلی و گنبدی زندگی میکردند، و یا به جای اتومبیل های آخرین مدل، با اسب و الاغ، مسافت ها را طی میکردند، از زندگیشان راضی بودن و اینقدر نمینالیدند؟
شاید یکی از علت های این مسأله این باشد که در حساب و کتاب امروزی ها، فرمولی به نام «برکت» جایش را به بالا بردن ارقام و اعداد داده است. در حالی که پیشینیان ما قبل از اینکه به اعداد و ارقام چشم بدوزند، در وهله ی نخست از فرمول «برکت» بهره میبردند و معتقد بودند که زندگی انسان با ارقام و اعداد پولی، سامان نمی یابد بلکه عامل معنویِ به نام «برکت» است که زندگی انسان را رونق می بخشد از همین رو همواره از خداوند درخواست «برکت» می کردند.
یکی از شاخصه های خانواده قرآنی این است که بر اثر انس گرفتن با قرآن کریم، از نعمت «برکت» برخوردارند.
چنانکه امام صادق (علیه السلام) در این زمینه می فرماید:
«الْبَیْتُ الَّذِی یُقْرَأُ فِیهِ الْقُرْآنُ وَ یُذْكَرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهِ تَكْثُرُ بَرَكَتُهُ وَ تَحْضُرُهُ الْمَلَائِكَةُ»[2]
خانهای که قرآن در آن خوانده شود و خدا در آن یاد گردد برکتش افزون میشود و فرشتگان در آن حضور مییابند.
شیطانی که به دلیل تکبر و خودبرتر بینی، از دستور خداوند سرپیچی کرد [3] و از درگاه خداوند رانده شد،[4] نه تنها نخستین دشمن انسان محسوب می شود، بلکه از سرسخت ترین دشمنان او نیز می باشد از همین رو همواره تلاش می کند تا به هر نحوی که شده انسان را از راه راست، به بیراهه کشانده و او را گمراه کند. اما برای رهایی از توطئه های این دشمن، چه باید کرد؟
راه های زیادی وجود دارند که یکی از مهمترین آنها، تلاوت قرآن است. به گونه ای که یکی از برکات خانه ای که در آن قرآن تلاوت شود، این است که مانع نفوذ شیطان می شود.
چنانکه امام صادق(علیه السلام) در این زمینه می فرماید:
«الْبَیْتُ الَّذِی یُقْرَأُ فِیهِ الْقُرْآنُ وَ یُذْكَرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهِ .... تَهْجُرُهُ الشَّیَاطِینُ»[5]
خانهای که قرآن در آن خوانده شود و خدا در آن یاد گردد ... شیاطین از آن دور میشوند.
سند بهشت و جهنم!!!
در قرون وسطا ؛ کشیشان بهشت را به مردم می فروختند و مردم نادان هم با پرداخت هر مقدار پولی قسمتی از
بهشت را از آن خود می کردند.
فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج می برد دست به هر عملی زد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز
دارد تا اینکه فکری به سرش زد ...
به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت : قیمت جهنم چقدره ؟
کشیش تعجب کرد و گفت : جهنم ؟!
مرد دانا گفت : بله جهنم.
کشیش بدون هیچ فکری گفت : ۳ سکه.
مرد سراسیمه مبلغ را پرداخت کرد و گفت : لطفا سند جهنم را هم بدهید.
کشیش روی کاغذ پاره ای نوشت : سند جهنم.
مرد با خوشحالی آن را گرفت از کلیسا خارج شد.
به میدان شهر رفت و فریاد زد : من تمام جهنم رو خریدم این هم سند آن است.
دیگر لازم نیست بهشت را بخرید چون من هیچ کس را داخل جهنم راه نمی دهم.
این شخص مارتین لوتر بود که با این حرکت ، نه تنها ضربه ای به کسب و کار کلیسا زد بلکه با پذیرش مشقات فراوان ، خود را برای اینکه مردم را از گمراهی رها سازد ، آماده کرد
برادران یوسـف وقتـی میخواسـتند یوسف را به چـاه بیفکنند، یوسف لبـخندی زد.یهودا (یکی از برادران) پرسید:
چـرا خندیدی؟ اینجا که جای خـنده نیـست! یوسـف گفت: روزی در فکر بودم چگونه کسـی میتواند به من اظهار
دشـمنی کند با اینکه برادران نیرومندی دارم! اینک خداوند همین برادران را بر من مسلط کرد، تا بدانم که نباید به
هیچ بنده ای تکیه کرد...
بهش گفتم: امام زمان عج رو دوست داری؟
گفت: آره ! خیلی دوسش دارم
گفتم: امام زمان حجاب رو دوست داره یا نه؟
گفت: آره!
گفتم : پس چرا کاری که آقا دوست داره انجام نمیدی؟
گفت: خب چیزه!…. ولی دوست داشتن امام زمان عج به ظاهر نیست ، به دله
گفتم: از این حرف که میگن به ظاهر نیست ، به دله بدم میاد
گفت: چرا؟
براش یه مثال زدم:
گفتم: فرض کن یه نفر بهت خبر بده که شوهرت با یه دختر خانوم دوست شده و الان توی یه رستوران داره باهاش شام می خوره. تو هم سراسیمه میری و می بینی بله!!!! آقا نشسته و داره به دختره دل میده و قلوه می گیره.عصبانی میشی و بهش میگی: ای نامرد! بهم خیانت کردی؟ بعد شوهرت بلند میشه و بهت میگه : عزیزم! من فقط تو رو دوست دارم. بعد تو بهش میگی: اگه منو دوست داری این دختره کیه؟ چرا باهاش دوست شدی؟ چرا آوردیش رستوران؟
اونم بر می گرده میگه: عزیزم ظاهر رو نبین! مهم دلمه! دوست داشتن به دله…
دیدم حالتش عوض شده
بهش گفتم: تو این لحظه به شوهرت نمیگی: مرده شور دلت رو ببرن؟
تو نشستی با یه دختره عشقبازی می کنی بعد میگی من تو دلم تو رو دوست دارم؟
حرف شوهرت رو باور می کنی؟
گفت: معلومه که نه! دارم می بینم که خیانت می کنه ، چطور باور کنم؟ معلومه که دروغ میگه
گفتم: پس حجابت….
اشک تو چشاش جمع شده بود
روسری اش رو کشید جلو
با صدای لرزونش گفت: من جونم رو فدای امام زمانم می کنم ، حجاب که قابلش رو نداره
از فردا دیدم با چادر اومده
گفتم: با یه مانتو مناسب هم میشد حجاب رو رعایت کرد!
خندید و گفت: می دونم ! ولی امام زمانم چــــــادر رو بیشتر دوست داره
می گفت: احساس می کنم آقا داره بهم لبخنــــــــــد می زنه....
آری… با عشق هر آنچه که می خواهید می توانید به دست آوردید
وضعیت زنان در دوره آخرالزمان انقدر به ابتذال کشانده می شود که خطر آن جوامع اسلامی را به طور جدی تهدید
می کند. از این رو، در مجموعه روایاتی که از سوی پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار در رابطه با امت آخرالزمان به
دست ما رسیده است بخش اعظمی از آنها مربوط به وضعیت زنان آخرالزمان است
رسول اکرم (ص) ضمن بیان آن ، وضعیت خطرات ناشی از آن را گوشزد نموده و امت اسلامی را نسبت به فرو
رفتن در این منجلاب هشدار داده است و ضروری ست زنان در عصر غیبت گوش جان به این موعظه گرانقدر سپرده
و همچون دیدبانی بصیر و آگاه و به عنوان فرهنگ سازان جامعه، با آگاهی نسبت به خطرات ، خود و جامعه را از این
مرداب وحشتناک برهانند .
زن اگر در جایگاه واقعی خود در عالم هستی قرارگیرد، موجودی است نجات دهنده و حیات بخش. در غیر این صورت
تبدیل به موجودی می گردد که یک جامعه را به سوی انحطاط می برد .
گویند روزی پیامبراکرم (ص) در جمع صحابی خود فرمودند: “چگونه می شود حال شما هنگامی که زن های شما
فاسد شوند و جوانان شما به فسق و فجور بگرایند و شما نیز به جای امر به معروف امر به منکر و نهی از معروف
نمایید! معروف را منکر بپندارید و منکر را معروف!”
اصحاب با تعجب سؤال کردند: آیا چنین وضعی پیش خواهد آمد؟ پیامبر فرمودند: “بلی، بدتر از این هم خواهد شد”.
و بعد پیامبر به بیان تفصیلی تر وضعیت دوران آخرالزمان پرداختند و فرمودند: “هنگامی که زنها برای طمع دنیا در داد
و ستد همسرانشان شرکت کنند. مردها خود را به صورت زنها و زنها خود را به صورت مردها در می آورند.
“لعنت خدا بر زنانی که خود را به صورت مرد در می آورند و مردانی که خود را به صورت زن در می آورند”. علت
اینکه پیامبر با این تندی از زنان و مردان آخرالزمان سخن می گویند، شاید به جهت این است که آنها از ناموس
خلقت و آیین فطرت بیرون رفته اند وسنت های حاکم بر نظام آفرینش را زیر پا نهاده و با سرشت خویش درافتاده
اند .
حضرت در ادامه می فرمایند: ”
زنا دادن به صورت یک فضیلت برای زن بازگو می شود، دیگر منتظر شب نمی شوند که تاریکی آنها را بپوشاند، زیرا
جرأت بر خدا به آن حد می رسد”. محمد باقر مجلسی در بحار الانوار می نویسد: یعنی دیگر نیازی به مخفی کاری
نیست، بلکه آشکارا گناه می شود .
وی در جایی دیگر از بحار الانوار می نویسد؛ امام محمد صادق (ع) نیز می فرمایند: ” در دوره آخرالزمان، بعضی از
مردان از راه فساد زنان درآمد کسب می کنند”. بنگاه های سرمایه داری عظیم در حال حاضر که به خرید و فروش
زنان می پردازند مؤیدی بر این مطلب است .
رسول خدا (ص): در آخر امت من ، مردانی پیدا می شوند که زنان شان در عین لباس پوشیدن لخت وعور هستند
رسول خدا در ادامه توصیف خود از وضعیت آخرالزمان چنین می فرمایند: ” در آخر امت من، مردانی پیدا می شوند
که زنان شان در عین لباس پوشیدن لخت وعور هستند و بر سرشان چیزی همانند کوهان اشتران لاغر است، آنها
عطر بهشت را نمی شنوند، انها را لعنت کنید که آنها از رحمت خدا به دور هستند”.
مجلسی در بحار الانوار از پیامبر می نویسد که فرموده اند: ” هنگامی که ببینی زن از همسرش مطلع است که او با
هم جنس خود رابطه دارد (هم جنس بازی می کند) و به روی او نمی آورد و می بینی که در بهترین خانه ها زن
تشویق می شود که فسق و فجور کند”.
جامعه پیش از ظهور جامعه ای مملو از فساد و بی بندوباری اخلاقی است واز جمله فساد رایج در دوره آخرالزمان،
رواج هم جنس بازی ست. به صورتی که جنبه قانونی پیدا می کند و به آن رسمیت داده می شود واگر کشوری زیر
بار این فساد نرود، به آن متعرض می شوند و او را مورد تمسخر قرار می دهند .
محمدبن مسلم می گوید به امام باقر (ع) عرض کردم: “قائم شما چه وقت ظهور خواهد کرد” امام فرمودند: “آنگاه
که مردها خود راشبیه زنان نمایند و زنها خود را شبیه مردان، آنگاه که مردان به مردان اکتفا کنند و زنان به زنان”.
و در حدیث دیگری امام صادق (ع) فرمودند: “در آن زمان زنان را می بینی که از بذل خود به کفار هیچ واهمه ای
ندارند”.
آمار بالای دختران در برخی ممالک اسلامی که خود را در بازارهای تجارت دختران جوان در کشورهای اروپایی در
معرض فروش قرار می دهند، حکایت از تحقق این روایت دارد .
مجلسی در جایی دیگر از بحارالانوار می آورد: ” زنها را می بینی که با زنها آمیزش می کنند و زنها لخت و عور می
باشند و زینت هایشان را آشکار می کنند و از دین بیرون می روند و به فتنه ها می گرایند و به سوی شهوت ها و
لذت ها می شتابند، محرمات الهی را حلال و در جهنم جاودان هستند. هنگامی زنان را می بینی که با خشونت با
همسرانشان رفتار کنند و آنچه او نمی خواهد انجام دهند و…”.
حضرت علی (ع) نیز می فرمایند: “در آخرالزمان، زنان به خاطر حرص به دنیا، در کسب و کار همسران خود شرکت
می نمایند”.
شاید این روایت اشاره به آن داشته باشد که زنان در بازی ثروت اندوزی سرمایه داران، بی توجه به این لطف الهی
که آنان را از وظیفه تأمین مایحتاج و مخارج زندگی فارغ کرده است، دوشادوش مردان از صبح تا شام را در شرکتها و
کارخانجات سپری می کنند و فرزندان و خانواده خویش را از نعمت تربیت و عاطفه ورزی محروم می نمایند
.
(اللهم عجل الولیک الفرج)
این تصویر که به تازگی بر شبکه های اجتماعی منتشر شده تا به حال ملیون ها بیننده داشته و اشک آنها را سرازیر کرده است. یکی از کودکان شرکت کننده در عزاداری های امام حسین (علیه السلام) در عالم کودکانه اش سعی می کند با بطری آب خود، شیرخواره امام حسین (علیه السلام) را سیراب کند. |
عکسی که میلیون ها نفر را به گریه انداخت
آری هم اوست ...!
کـسـی کـه در کـنـارِ گـُــل احـسـاسِ نـشـاط نـدارد ...!
بـویِ گـلـهـا مـسـتـش نـمـی کـنـد ...!
زیـبـایـی گـلـهـا مـحـوش نـمـی کـنــد ...!
رنـگِ گـلـهـا جـذبـش نـمـی کـنــد ...!
آری هم اوست ؛ ...
دخــتــرکِ گُـــل فــروش !
هم او که دسـتـه گـُــلهـا را بـاری مـی بـیـنـد
کـه خـلـاصـی هـر چـه زودتـر از آنـهـا بـرایـش شـیـریـن اسـت ...
دخــتــرکِ گُـــل فــروش!
شب قدر همچون بار عامی است که بزرگان و سلاطین برای زیردستان، رعایا و بندگان خود، داده و هدایایی را میبخشیدند...
دعا و شرایط دعا کردن - تذکراتی برای شب های قدر
خدای متعال که ارحمالراحمین است و رحمت او قابل مقایسه با هیچ رحمت و فضلی نیست، بر امت اسلامی منت گذاشته و شب قدر را همچون بار عام، شب بخشش قرار داده است. شبی که عبادت آن نیز از عبادت هزار ماه برتر است.
شبی برای تقدیر امور عالم
در دعای 44 صحیفه سجادیه سیدالساجدین(ع) فرمود: خدای متعال برای رسیدن به رضوان خود راههایی را قرار
داده که از جمله آنها ماه مبارک رمضان است. از ویژگیهای ماه رمضان آن است که خدای متعال در این ماه، شبی
را قرار داده که برتر از هزار ماه است. «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ فِیها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْر»(1). محور این آیه شریفه
شب قدر است. لیلة القدر چیست؟ و شب قدر به چه معناست؟ مفسرین دو معنا برای قدر ذکر کردهاند :
نخست آن که «قدر» را به معنای شرف و منزلت و عظمت دانستهاند. بر اساس این معنی شب «قدر» شرافت و
عظمت ویژه و بالایی داشته و این شب را میتوان شب شرف نامید. برخی دیگر، با استفاده از روایاتی درباره
ویژگیهای شب قدر، گفتهاند «قدر» مصدری است مساوی با تقدیر. معنی «قَدَرَ»، «یَقْدِرُ»، «قَدْراً»، همچون
«قَدَّرَ»، «یُقَدِّرُ»، «تَقدیراً»، هر دو به معنای «تقدیر» قضا و قدر است. بر اساس روایات فراوان، در شب قدر،
تقدیرات سال آینده تعیین میشود. البته در روایات تصریح نشده که چون تقدیرات در این شب واقع میشود، این
شب «لیلة القدر» نامیده شده است، چون این دو با هم منافات ندارند که «قدر» به معنای شرف باشد ولی تقدیرات
عالم نیز در این شب انجام پذیرد.
در شب نوزدهم ارزاق، درآمدها و روزی افراد و همچنین مدت حیات و زندگی آنان تا سال آینده تعیین میشود.
علاوه بر آن در شب نوزدهم مشخص میشود که چه کسانی در آن سال به حج میروندشبی برای بخشش همه
این که شب قدر بهتر از هزار شب است، به چه معناست؟
در کتاب فروع کافی روایاتی برای برتری شب قدر، بر سایر شبهای سال و بلکه بر هزار ماه، که بیش از هشتاد
سال عمر میشود، وجود دارد. عبادتی که در شب قدر انجام میگیرد از عبادت هزار ماه برتر است. کسی که
موفق شود در شب قدر، دو رکعت نماز بخواند مثل آن است که در هزار ماه هر شب دو رکعت نماز بخواند. این امتیاز
توفیقی است که خدای متعال به پیغمبر اسلام و به مسلمانها عنایت فرموده است تا مردم، تشویق شده و این
شب را به عبادت بپردازند و از مزایا و برکات آن استفاده کنند. شب قدر همچون بار عامی است که بزرگان و
سلاطین برای زیردستان، رعایا و بندگان خود، داده و هدایایی را میبخشیدند. خدای متعال که ارحمالراحمین است
و رحمت او قابل مقایسه با هیچ رحمت و فضلی نیست، بر امت اسلامی منت گذاشته و شب قدر را همچون بار
عام، شب بخشش قرار داده است. شبی که عبادت آن نیز از عبادت هزار ماه برتر است.
بر اساس روایات فراوان، در شب قدر، تقدیرات سال آینده تعیین میشود. البته در روایات تصریح نشده که چون
تقدیرات در این شب واقع میشود، این شب «لیلة القدر» نامیده شده است، چون این دو با هم منافات ندارند که
«قدر» به معنای شرف باشد ولی تقدیرات عالم نیز در این شب انجام پذیردتقدیر، تثبیت، امضاء در سه شب قدر
در روایتی درباره تعیین شب قدر آمده است: مقدّرات سال در شب نوزدهم تقدیر میشود؛ «قُسِمَ فِیهَا الْأَرْزَاقُ وَ
کُتِبَ فِیهَا الاجَالُ وَ خَرَجَ فِیهَا صِکَاکُ الْحَاجِّ»(2) در شب نوزدهم ارزاق، درآمدها و روزی افراد و همچنین مدت حیات و
زندگی آنان تا سال آینده تعیین میشود. علاوه بر آن در شب نوزدهم مشخص میشود که چه کسانی در آن سال
به حج میروند. سپس در شب بیست و یکم آنچه در شب نوزدهم مقدر شده، بر آن ابرام و تأکید میشود. این به
این معناست که در شب بیست و یکم آنچه در شب نوزدهم تعیین و مقدر شده، قابل تغییر است، آنچه که از شب
نوزدهم تا شب بیست و یکم مقدر شده و تغییر یافته، در شب بیست و یکم ثبت شده و در شب و بیست و سوم
قطعی، نهایی و امضاء میشود. بر اساس این روایت هر سه شب از شبهای قدر به شمار میآیند.
در روایات شیعه از حد خبر واحد فراتر است، آن است که ملائکه نازل میشوند تا مقدرات سال را بر امام زمان(عج)
عرضه نمایند. به ویژه در شب بیست و سوم که مقدرات عالم به امضاء رسیده و قطعی شده است را به حضور امام
زمان صلوات ا... علیه ارایه داده و ایشان از تمام مقدرات امت تا پایان سال بعد و شب قدر دیگر، آگاه میشوندعرض
احترام و تقدیم مقدّرات به امام عصر(عج)
امّا وقتی ملائکه بر امام زمان نازل میشوند، چه کاری خواهند کرد؟ قرآن میفرماید: «سَلامٌ هِیَ حَتّی مَطْلَعِ
الْفَجْرِ» از شب تا صبح، فرشتگان فوج فوج به خدمت امام عصر(عج) رسیده و به ایشان عرض سلام میگویند. برای
ملائکه توفیق و شرافتی است که در شب قدر اجازه یابند تا به خدمت امام زمان(عج) رسیده و به ایشان ادای
احترام کنند. اما نکته دوم که در روایات شیعه از حد خبر واحد فراتر است، آن است که ملائکه نازل میشوند تا
مقدرات سال را بر امام زمان(عج) عرضه نمایند. به ویژه در شب بیست و سوم که مقدرات عالم به امضاء رسیده و
قطعی شده است را به حضور امام زمان صلوات الله علیه ارایه داده و ایشان از تمام مقدرات امت تا پایان سال بعد
و شب قدر دیگر، آگاه میشوند.
در شب بیست و یکم آنچه در شب نوزدهم تعیین و مقدر شده، قابل تغییر است، آنچه که از شب نوزدهم تا شب
بیست و یکم مقدر شده و تغییر یافته، در شب بیست و یکم ثبت شده و در شب و بیست و سوم قطعی، نهایی و
امضاء میشود. بر اساس این روایت هر سه شب از شبهای قدر به شمار میآیند
پس از «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ» حضرت سجاد(ع) در دعا میفرمایند: «سَلامٌ دَائِمُ الْبَرَکَةِ إِلَی طُلُوعِ الْفَجْرِ»، حضرت
در این فراز آیه «سَلامٌ هِیَ حَتّی مَطْلَعِ الْفَجْرِ» را تفسیر میکنند. یعنی برکت این شب همچنان تا طلوع فجر دوام
دارد. پس از آن میفرمایند: «عَلَی مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ بِمَا أَحْکَمَ مِنْ قَضَائِهِ» بر کسی که خدا میخواهد نازل
میشوند تا مقدرات الهی را بر او ارایه دهند. در «عَلَی مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ» امام سجاد(ع) با صراحت نمیگویند که
بر چه کسی نازل میشوند، اما با کنایه میفرمایند کسی وجود دارد که خدا میداند، فرشتگان باید بر او نازل
شوند.
قضا محکم به مقدراتی گفته میشود که از مرحله تقدیر گذشته، به قضا رسیده و از قضا به امضاء رسیده و محکم
شده است. به گونهای که دیگر قابل تغییر نیست
با توجه به اینکه امام سجاد(ع) امام چهارم بودهاند اگر خود یا یکی از امامان گذشته را معرفی مینمودند دیگر بر
کسانی که فرشتگان بر آنان، پس از امام چهارم نازل میشدند، دلالت نمیکرد. با این کنایه فرمودهاند که هر سال
کسی وجود دارد که خدا میخواهد تا ملائکه بر او نازل شوند. این فراز بر وجود امام و حجت خدا اشاره دارد. اما
فرشتگان چه چیزی را برای امام(ع) میآورند «بِمَا أَحْکَمَ مِنْ قَضَائِهِ» فرشتگان و روح نازل شده و به همراه خود
قضا محکم و مقدرات حتمی را ارائه میدهند. قضا محکم به مقدراتی گفته میشود که از مرحله تقدیر گذشته، به
قضا رسیده و از قضا به امضاء رسیده و محکم شده است. به گونهای که دیگر قابل تغییر نیست.
مقدرات سال بر امام زمان صلوات الله علیه عرضه شده و ایشان آنها را امضاء میفرماید. ما نیز باید به استقبال
چنین شبی برویم، و از پیش خودمان را برای آن آماده نموده و سعی کنیم از چنین فرصتی که ارزش یک عمر
هشتاد و چند ساله را دارد، استفاده کنیم
از ویژگیهای مهم شب قدر این است که مقدرات سال بر امام زمان صلوات الله علیه عرضه شده و ایشان آنها را
امضاء میفرماید. ما نیز باید به استقبال چنین شبی برویم، و از پیش خودمان را برای آن آماده نموده و سعی کنیم
از چنین فرصتی که ارزش یک عمر هشتاد و چند ساله را دارد، استفاده کنیم.
پینوشتها:
1. قدر، 4.
2. مستدرکالوسائل، ج 7، ص 470، باب تعیین لیلة القدر.
دعا و شرایط دعا کردن - دعایی بسیار مجرب برای حاجت گرفتن
گندمهای دعا خوانده را به مرغان بدهید و حاجت بگیرید
دعایی بسیار مجرب:گندمهای دعا خوانده را به مرغان بدهید و حاجت بگیرید
دعایی به جهت برآمدن حاجت از شیخ بهاءالدین عاملی که بسیار مجرّب است:
از شیخ بهاءالدین عاملی رسیده که در شب جمعه این دعا را بر چهل و یک دانه گندم بخواند و بر بام خانه ریزد تا مرغها بخورند اگر حاجتش روا نشود بر من بد گویند.
بِسْمِ الله الرّحْمنِ الرّحیم
لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ بِعَوْنِکَ وَ قُدْرَتِکَ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ بِحَقِکَ وَ حُرْمَتِکَ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ فَرَجاً فَرَجَنی مِنْ اَمْری فَرَجاً وَ مَخْرَجاً رَبَنّا یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
به هر دانه گندم یک بار بخواند.
«اس ام اس شهادت حضرت علی (ع)»
در آن شب قدری که قدرش را نمی دید / دست شقاوت تیغه ای از کینه ها داشت
در سجده افتاد آفتاب و ذکر می گفت / در زیر لب«فزت برب الکعبه»را داشت . . .
شهادت امام علی (ع) تسلیت باد
باز امشب عشق تنها می شود / زخم سهم فرق مولا می شود
آفتاب عشق گلگون می شود / سینه ی سجاده پرخون می شود
پشت نخل آرزو خم می شود / داغ حسرت سهم آدم می شود
جاده می ماند غریب و بی سوار / ذوالفقار عدل می گیرد غبار
شهادت مولا امیر المؤمنین تسلیت باد.
در برج ولامهر جهان تاب علی(ع) است/ در شهر علوم نبی باب علی(ع) است
از اول خلقت بشر تا امروز / مظلوم ترین شهید محراب علی(ع) است . . .
امام على عليه السلام فرمودند:
خداوند مرا پيشواى خلق خود قرار داد. از اين رو، بر من واجب كرد كه درباره خودم و خورد و خوراك و پوشاكم همانند مردمان تنگدست باشم تا نادار به نادارى من تأسى جويد و توانگر را توانگرىاش به طغيان و سركشى نكشاند.
ناله کن اى دل به عزاى على(ع) / گریه کن اى دیده براى على(ع)
پیش حسین و حسن و زیبنین(ع) / خون چکد از فرق هماى على . . .
شد کشته بمحراب عبادت حیدر / هر دیده بحال مرتضی می گرید
بـا گفتن “قد قتل” ز جبریل امین / در خلد برین خیر نساء می گرید . . .
هیچ گناهکاری را نا امید مکن، چه بسیار گناهکاری که عاقبت به خیر گشته
و چه بسیار خوش کرداری که در پایان عمر تباه شده و جهنمی گشته است . . .
( امام علی-ع)
ای خدا شیعه دلش محزون است / از غم عشق علی مجنون است
این همان ماتم عظمی باشد / سحر آخر مولا باشد . . .
دنیای دنی، جای کسی همچو علی نیست / آغشت به خون، روی جهانتاب علی را
تا رد نکند خالق او، خواهش اورا / ز آن رنگ شهادت زده، محراب علی را . . .
امام على (ع) فرمودند:
کسانى که براى خدا برادرى مىورزند ، دوستی شان مىپاید؛ زیرا عامل آن دوستىْ پایدار است.
غررالحکم و دررالکلم، ح 1795
به شهر کوفه در محراب طاعت / علی شد کشته در حال عبادت
ز پـور ملجم مردود کافر / بخون شد غوطه ور ساقی کوثر . . .
با آنکه امید همه هستی تو علی(ع) / بر عرش خدا قائمه هستی تو علی(ع)
آنقدر غریبی که خدا می داند / مظلوم تر از فاطمه(س) هستی تو علی(ع) . . .
دل را ز شرار عشق سوزاند علی(ع) / یک عمر غریب شهر خود ماند علی(ع)
وقتی که شکافت فرق او در محراب / گفتند مگر نماز می خواند علی(ع) . . .
دانی زچه رو دیده ما میگرید / در ماتم شاه اولیا می گرید
تنها ز غمش اهل زمین گریان نیست / عیسی بفلک از این عزا میگرید
حضرت علی(ع) فرمودند:
بپرهیز از هر کارى که انجامدهندهاش آن را براى خود می پسندد، امّا براى عموم مسلمانان نمی پسندد.
(غررالحکم و دررالکلم)
کو، آن که بردوشش کشاند در دل شب
قوت یتیم و دردمند و زار و مضطر
از ماتم جانکاه او هر رادمردى
دست مصیبت مى زند بر سینه و سر . . .
روا باشد که گردد آسمان زیر و زبر امشب
که شد فرق على شیر خدا شقّ القمر امشب
ز خون فرق حیدر دامن محراب گلگون شد
به خاک افتاد از بیداد، نخلى بارور امشب . .
به شهر کوفه در محراب طاعت / علی شد کشته در حال عبادت
ز پـور ملجم مردود کافر / بخون شد غوطه ور ساقی کوثر . . .
از وظایف عصر غیبت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دعا کردن برای او است، دعا برای این که خداوند آن
حضرت را از شرّ شیطان های جن و انس حفظ کند، و در فرجش تعجیل فرماید، و او را بر کافران و ملحدان و امثال
آنها پیروز و یاری نماید، چنان که دستور به چنین دعاهایی در روایات به ما رسیده است.
چرا که این گونه دعاها نوعی اظهار محبّت و شوق سرشار به آن حضرت است، روایت شده یونس بن عبدالرّحمن
گفت، حضرت رضا علیه السلام در مورد حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف امر می کرد که این دعا را که در
مصباح المتهجد طوسی ذکر شده است، بخوانند:
اَللّهُمَّ ادْفَعَ عَنْ وَلِیّکَ وخَلیفَتِکَ وحُجَّتِکَ...(۱)
و در روایت دیگر به این دعا دستور داده شده است:
اَللّهم کُنْ لِوَلیِّکَ الحُجَّةَ بنِ الحَسَنِ العَسْکَری المهدِی صَلَواتُکَ عَلَیه وعَلی آبائهِ فِی هذهِ السّاعَةِ وفِی کُلِّ ساعةٍ وَلیّاً
و حافِظاً و قائداً و ناصِراً و دَلیلاً و عَیْناً حَتّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوعاً، و تُمَتِّعَهُ فِیها طَوِیلاً
خدایا، تو خود حافظ و نگه دار ولیّت، حجّة بن الحسن العسکریِ مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف باش، و
درودهای تو بر او و بر پدران و اجدادش باد، در این ساعت و در هر ساعت، سرپرست، نگهبان، پیشوا، یاور، راهنما و
دیده بان او باش، تا او را در زمین خود به میل و اشتیاق مردم بنشانی، و او را به مدّت طولانی بهره دهی.(۲)
از آثار دعا
ناگفته نماند که این دعاها بی اثر نیست، و باعث افزایش ولایت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و حفظ
آن حضرت می شود، و خداوند متعال، پیشوا و یاور او می گردد و دعا برای آن حضرت، پیوند ما را با او محکم تر می
سازد، و اظهار ارادت ما را نسبت به او، برقرار می نماید، وانگهی دعای ما برای او، موجب آمادگی روحی ما برای
یاری او، و زمینه سازی برای ظهور، و استحکام بخشیدن به روحیه آرمان طلبی و طاغوت ستیزی ما خواهد شد.
ضرع و راز و نیاز برای حفظ ایمان
یکی دیگر از وظایف ما در عصر غیبت این است که همواره با خضوع و خشوع به سوی خدا رو آوریم و با تضرع و
زاری از درگاه اِلاهی بخواهیم تا ایمان ما، و ایمان مسلمانان و مؤمنان را از نفوذ و راهیابی شیطان ها و انحراف ها
در مورد اعتقاد پاک به امامت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف حفظ کند، و با خواندن دعاهایی که در
این مورد وارد شده، به ایمان خود بیفزاییم.
شیخ کلینی از زُراره روایت کرده که گفت: از امام صادق علیه السلام شنیدم می فرمود: (حضرت مهدی عجل الله
تعالی فرجه الشریف در ایام کودکی قبل از قیام خود، غایب می گردد) پرسیدم: چرا؟ فرمود: ترس از دشمنان دارد.
آن گاه اشاره به شکم خود کرد (یعنی دشمنان اگر به او دست یابند شکم او را می درند و او را می کشند)
سپس فرمود: (ای زُراره، او همان مُنْتَظَر است، او کسی است که در مورد ولادت او، ایجاد شک و تردید می شود،
بعضی می گویند: پدرش بدون فرزند از دنیا رفت، و بعضی می گویند او قبل از وفات پدر، در رحم مادرش بود و هنوز
به دنیا نیامده بود،و بعضی می گویند: او دو سال قبل از وفات پدر، متولد شد، واو است مُنتَظَر (انتظار کشیده شده)
ولی خداوند می خواهد شیعیان را در این مورد امتحان کند. ای زُراره، در این جاست که باطل گرایان در وادی شک و
تردید قرار می گیرند.
زُراره می گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: وقتی که این زمان را درک کردم، چه کاری انجام دهم؟
امام صادق علیه السلام فرمود: وقتی که این زمان را درک کردی این دعا را بخوان:
اللهُمَّ عَرِّفنیِ نَفْسَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ، اَللهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ، فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی
رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ، اللهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَْم تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ؛. (۳)
خدایا، خودت را به من بشناسان، زیرا اگر تو خود را به من نشناسانی، رسول تو را نخواهم شناخت. خدایا، رسولت
را به من بشناسان، زیرا اگر رسولت را به من نشناسانی، حجّت تو را نخواهم شناخت، خدایا، حُجّتت را به من
بشناسان، زیرا اگر حجّتت را به من نشناسانی از دین خود گمراه خواهم شد). این دعا، طولانی است و دنباله دارد،
و در کتاب مفاتیح الجنان باب غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ذکر شده است.
و در روایت دیگر آمـده است: عبـدالله بن سنان گویـد امـام صادق علیه السلام فرمود:به زودی شبهه ای در شما راه
یابد، و شما بدون پرچمی که دیده شود، و بدون امامی که راهنما باشد، قرار می گیرید، در این موقعیت هیچ کس،
جز آن کس که دعای غریق می خواند، نجات نیابد.(۴)
پرسیدم: دعای غریق چیست؟ و چگونه است؟ فرمود؛ چنین است:
یا اَللهُ یا رَحْمنُ یا رَحیِمُ، یا مُقَلِّبُ، الْقُلُوبِ والاَبْصارِ، ثَبِّتْ قَلْبِی عَلی دینکَ؛ ای خدا، و ای رحمان و رحیم و ای گرداننده
دل ها و چشم ها، قلب مرا در راه دینت استوار گردان.
عرض کردم: یا مُقلِّبَ القُلُوبِ والاَبْصارِ ثبَّت قَلْبِی عَلی دِینِکَ؛ ای گـرداننده دل ها و چشـم ها، قلب مرا در راه دینت
ثابت و استـوار ساز).
امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند متعال هم دگرگون کننده دل ها، و هم دگرگون کننده چشم هاست، ولی
همان را بگو که من می گویم: یا مُقلِّبُ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلبِی عَلی دِیِنکَ.(۵)
شیخ صدوق (ره) در کتاب کمال الدین نیز این گونه نقل می کند،(۶) و این مطلب دلالت دارد که انسان نباید بر
دعاهایی را که از طرف امامان (علیهم السلام) نقل شده، چیزی کم وزیاد کند.
پی نوشت ها:
۱٫ مصباح الکفعمی، ص ۴۰۶، فصل ۴۴؛ مفاتیح الجنان، ص ۸۹۵ ـ بخش آخر دعای افتتاح: که در شب های ماه
رمضان خوانده می شود نیز گویای همین مطلب است.
۲٫ البلد الامین، ص ۱۴۵ و۲۰۳ و۳۵۹؛ اقبال سید بن طاووس، ص ۸۵؛ مصباح کفعمی، ص ۱۴۶، و۵۸۶، وص ۶۳۰؛
فلاح السّائُل، ص ۴۶٫
۳٫ منظور از فَرَج؛ گشایش، ورفع همه موانع برای ظهور آن حضرت، وتحقّق حکومت جهانی ودادگستر آن حضرت
است، که در پرتو آن، همه آرمان های پیامبران واوصیاء تحقق می یابد، وجهان از هر جهت، سرشار از نور وصفا می
گردد. (مترجم).
۴٫ کمال الدین، ص ۴۸۵؛ کشف الغمّه، ج۲، ص ۵۳۱ فصل سوم، الخرائج والجرائح، ص ۱۱۱۳؛ اعلام الوری، ص ۴۵۲٫
۵٫ کشف الغمّه، ج ۲، ص ۵۲۲٫
۶٫ چنان که روایت شده؛ رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: (اَفْضَلُ اَعمالِ اُمَّتی اِنتِظارُ الْفَرَجِ؛ بهترین
اعمال امت من انتظار فرج است).
امام مهدى جلوه جمال الهى، سید محمد حسینى شیرازى
این دست های خالی و ساده دخیلتان ، ما را فقط به رسم رفاقت دعا کنید . . .
این دست های خالی و ساده دخیلتان ، ما را فقط به رسم رفاقت دعا کنید . . .
می کشی آه و در چشم هایت / می رمند آهوان دسته دسته
در گلویت ترک می خورد بغض / التماس دعا! دل شکسته . . .
ز مردم دل بکن یاد خدا کن / خدا را وقت تنهایی صدا کن
در آن حالت که اشکت می چکد گرم / غنیمت دان و ما را هم دعا کن . . .
در این روزها و شبهای مقدس نیم نگاهی را محتاجم
که دوستی به پهنای قلب مهربانش به سوی کلبه ی ویرانه ی دل من بیندازد
پس ای مهربان التماس دعا
شادی عیدانه تان افزایشی ، و التماس دعا سفارشی !
آن لحظه که قلبت به خدا نزدیک است / آن لحظه که دیده ات ز اشک خیس است
یاد آر که محتاج دعایت هستم . . .
فرشته ها برای آزادی انسانها از دستان شیطان و بخشش معاصی وبردن آنها به ملکوت
مسابقه داده و منتظر ندای بنده های خدا هستند. اللهم لبیک
مرا دعا کنید . . .
درد مندیم اى خدا درمان نما / درد بى درما نما ن درمان نما
هر که ارد دست حاجت نزد تو / با ر الهى درد او درمان نما
التماس دعا
شب عفو است و محتاج دعایم ، زعمق دل دعایی کن برایم
اگر امشب به معشوقت رسیدی ، خدا را در میان اشک دیدی
کمی هم نزد او یادی زما کن ، کمی هم جای ما او را صدا کن
بگو یارب فلانی رو سیاه است ، دو دستش خالی و غرق گناه است . . .
درسکوتی که دلت دست دعا باز نمود ، یاد ما باش که محتاج دعائیم هنوز . . .
چو بشکفد ز لبت غنچه پاک دعا
تو را به فاطمه (س) سوگند التماس دعا . . .
انیس قلب خود تنها خدا کن / خدا را در دل شبها صدا کن
ز خوف حق چو اشکی را چکاندی / به حال این رفیقت هم دعا کن . . .
ما را به دعا کاش فراموش نسازند
رندان سحرخیز که صاحب نفسانند . . .
در این ایام که از رحمت و برکت انباشته است؛
در این روزها که فرشته ها راحت میان ما قدم می زنند
و در این شب ها که از انوار خدا سپیدی گرفته اند
ما را از نسیم دعا فراموش نکنید . . .
امشب که بلرزید دل و بغض و صدایت / آرام روان گشت دلت سوی خدایت
رفتى به در خانه آن قاضى حاجات / یاد آر مرا ملتمس لطف و دعایت . . .
امشب رحمت دوست جاریست، مانند رود، نه! مانند باران، اگر دلتان لرزید، بغضتان ترکید،
کسی اینجا محتاج دعاست، اگر یادتان بود باران گرفت دعایی به حال من بیابان کنید.
امشب تمام آینه ها را صدا کنید / گاه اجابت است رو به سوی خداکنید
ای دوستان آبرودار در نزد حق / درنیمه شب قدرمرا هم دعا کنید . . .
چه دعایی کنمت بهتر از این :
خنده ات از ته دل
گریه ات از سر شوق
و دلت کلبه ای از مهر و صفا
قلب تو جلوه ای عشق و ارادت به خدا
تقدیری سراسر خیر ، برکت ، خرسندی ، سلامت ، خوشبختی و سعادت دنیا و آخرت
توشه شب قدرتان باد . . .
التماس دعا
نهج البلاغه: آرام باش، توکل کن، تفکر کن، سپس آستینها را بالا بزن، آنگاه
دستان خداوند را می بینی که زودتر از تو دست به کار شده است . . .
تو که آهسته میخوانی قنوت گریه هایت را
میان ربنای سبز دستانت دعایم کن . . .
مرا بسپار در یادت
به وقت ریزش باران ، نگاهت گر به آن بالاست
و در وقت دعا قلبت مثال بید میلرزد ،
دعایم کن که من محتاج محتاجم . . .
از خدا میخواهم آنچه را که شایسته توست به تو هدیه بدهد
نه آنچه را که آرزو داری ، زیرا گاهی آرزوهای تو کوچک است و شایستگی تو بسیار . . .
دعا میکنم غرق باران شوی / چو بوی خوش یاس و ریحان شوی
دعا میکنم در زمستان عشق / بهاری ترین فصل ایمان شوی . . .
اگر یادتان بود و باران گرفت دعایی به حال بیابان کنید . . .
دعا کن دلم بوی باران بگیرد / و این درد جانسوز درمان بگیرد
دعا کن دلم رنگ آیینه گردد / و تنهایی از عشق پایان بگیرد . . .
در تصویر زیر پنج شکل براى شما مشخص شده است و شما باید با کشف ارتباط منطقى بین این تصاویر شکل ششم را حدس بزنید. سعی کنید خوب فکر کنید و تا زمانی که پاسخ را ننوشتید به پاسخ نگاه نکنید.
برای دیدن پاسخ به ادامه مطلب مراجعه نمایید.
یه عدد از اینها انتخاب کن و نگو و برو ادامه مطلب
كاش در اين رمضان لايق ديدار شوم / سحري با نظر لطف تو بيدار شوم
كاش منت بگذاري به سرم مهدي جان / تا كه هم سفره ي تو لحظه ي افطار شوم
* * * * * * *
یکی از بهترین وقت های دعا که مستجاب می شود وقتی هست که از همه چیز نا امید هستیم و یک ذره غرور هم
نداریم. بخصوص اگر موقع افطار باشد . . .
* * * * * * *
یا رب ز تو امروز عطا می طلبم
هشیاری و بخشش خطا می طلبم
مقبولی روزه و نماز و طاعات
از درگه لطفت به دعا می طلبم
* * * * * * *
از عرش صدای ربنا می آید
آوای خوش خدا خدا می آید
فریاد که درهای بهشت باز کنید
مهمان خدا سوی خدا می آید
* * * * * * *
مارا به دعا کاش فراموش نسازند رندان سحر خیز که صاحب نفسانند
* * * * * * *
باشور حسينى وصلابت حسنى در سوگ علي می گرييم. دعايتان توشه ي بي برگي ما
* * * * * * *
امشب سر مهربان نخلى خم شد... در كيسه نان بجاى خرما غم شد
در كنج خرابه ها زنى شيون كرد... همبازى كودكان كوفه كم شد...
* * * * * * *
"و تو چه مي داني که شب قدر چيست؟
شب قدر از هزار ماه بهتر است."_سوره ي قدر
* * * * * * *
زمردم دل بکن یاد خدا کن / خدا رو وقت تنهایی صدا کن
در آن حالت که اشکت میچکد گرم /غنیمت دان و مارو هم دعا کن
* * * * * * *
شب عفو است ومحتاج دعایم ،زعمق دل دعایی کن برایم. اگر امشب به معشوق رسیدی .خدا را در میان اشک دیدی؟ کمی هم نزد او یادی از ما کن. کمی هم جای ما اور صداکن. بگو یارب فلانی رو سیاه است ، دودستش خالی وغرق گناه است. بگو یارب تویی دریای جوشان .در این شب رحمتت بر وی بنوشان
* * * * * * *
شب قدر ، خدا به دنبال بهانه ای برای بخشش بندگان است ، امشب تو بهانه بخشش گناهانم باش
* * * * * * *
حضرت زهرا سلام الله علیها:انسان محروم کسی است که از فضیلت شب قدر محروم بمانید
* * * * * * *
آري ما را بر عظمت و شناسايي آن راهي نيست،
تنها مي توان درزير باران رحمت "ليله القدر" ايستاد تا برما ببارد
و جانهايمان را از آب زلال خود شست وشو دهد و پاک سازد.
* * * * * * *
شب قدر، شبي است كه در عرصه آن انسان، ره صد ساله را يك شبه طي مي كند.
شب قدر، شبي که شياطين در بند اسارتند و آدميان ايمن از آنها.
* * * * * * *
شب قدر است و من قدري ندارم
چه سازم توشه قبري ندارم
* * * * * * *
رسول خدا (ص)
هرکه شب قدر را زنده بدارد تا سال ديگر عذاب از او دور مي گردد.
* * * * * * *
امام صادق(ع):«قلب ماه رمضان شب قدر است»
* * * * * * *
پیامبر اکرم(ص):
«هرکس شب قدر را با ایمان و محاسبه بیدار ماند
تمام گناهان گذشته و آیندهاش بخشیده میشود»
* * * * * * *
به پيامبر(ص) گفته شد:
اگر شب قدر را دريابم از خدا چه چيزى را مسئلت کنم؟ فرمود: «عافيت را».
خدايا به حقيقت شب قدر قسمت مي دهيم:
عافيت و سلامتي جسم و جان و دين و دنيا و اخلاق را نصيب همه ي ما بگردان.
* * * * * * *
خدايا! تقدير ما را در شب قدر بگونه اي رقم بزن
که در دنيا و آخرت، بالاترين افتخار ما "شيعه بودن ما" باشد، "شيعه ي واقعي حضرت امير" همين و بس.
* * * * * * *
موسي (ع)گفت:
خداوندا! ميخواهم به تو نزديک شوم، فرمود: قرب من از آن کسى است که شب قدر بيدار شود،
گفت: خداوندا! رهايى از جهنم را ميخواهم،
فرمود: آن، از آن کسى است که در شب قدر استغفار کند.
* * * * * * *
آري امشب، "چشم سر" را بايد بيدار داشت
تا "چشم جان" بيداري و بينايي يابد و دل از بندها برهد؛
و ما چه زيانکاريم اگر از شب قدر
تنها بيداري چشم نصيبمان شود و راهي به وراي آن ، بر اقليم جان نيابيم.
"اي خدا جان را پذيرا کن ز رزق پاک خويش"
بي ترديد ، دانستن، فهميدن، ايمان آوردن
و چشم جان گشودن و دل صافي يافتن ، رزق هاي پاک خداوندند.
اميد که در شبي چنين بزرگ ازاين نعمتها بي بهره نمانيم.
* * * * * * *
امام صادق(ع):
«حضرت درباره شب قدر فرمود:شب فاطمه است و قدر خداوند است
پس هر کس حق شناخت فاطمه را به جا آورد ، شب قدر را درک کرده است»
* * * * * * *
امام صادق(ع):«تقدیرات در شب نوزدهم است و حتمی شدن آن در
شب بیست و یکم و امضای آن در شب بیست و سوم»
* * * * * * *
- امشب رحمت دوست جاریست، مانند رود، نه! مانند باران، اگر دلتان لرزید، بغضتان ترکید، کسی اینجا محتاج
دعاست، اگر یادتان بود باران گرفت دعایی به حال من بیابان کنید.
- امشب تمام آینه ها را صدا کنید. گاه اجابت است رو به سوی خداکنید. ای دوستان آبرودار در نزد حق، درنیمه
شب قدرمرا هم دعا کنید.
* * * * * * *
- چون نامه جرم ما به هم پیچیدند * بردند به دیوان عمل سنجیدند * بیش ازهمگان گناه مابود ولی ما را به محبت
علی(ع)بخشیدند.
با عرض تسلیت در لیالی قدر این حقیر را ازدعای خیرخویش فراموش نکنید.التماس دعا
- ز مردم دل بکن یاد خدا کن . خدا را وقت تنهایی صدا کن . در آن حالت که اشکت می چکد گرم . غنیمت دان و ما را هم دعا کن
* * * * * * *
شب قدر، بهترین گاه آرایش صحیفه دل مؤمنان به زیور ذکر خداست.
* * * * * * *
شب قدر، بزرگترین میدانگاه سبقت گرفتن اولاد آدم در خیرات است.
* * * * * * *
شب قدر، آوای ایمان را در گوش جان انسانها ترنم میکند.
* * * * * * *
شب قدر، فاصله مُلک و ملکوت را به حداقل ممکن میرساند.
* * * * * * *
شب قدر، گشاینده پنجره کشف و شهود بر منظر روح عارفان است.
* * * * * * *
شب قدر، لالهای شکفته در کویر شبهای عادی سال است.
* * * * * * *
آی فقیران غنی، کجایید که شبهای قدر آمده است؟!
* * * * * * *
خبر آوردند که امشب از هزار شب بهتر است و یک اتفاق ویژه می افتد و آن اینکه امشب دست ملکوت به طرف
زمین کشیده می شود.
* * * * * * *
- خدایا قدر ما را به قدر مولا علی نزدیک فرما
- از آسمان باران انا انزلنا بر فرق زمین می بارد …
امشب چشمانم را با آب توبه می شویم
و کلام قرآن در دهانم می ریزم
تا خواب چشمانم را نیازارد …
* * * * * * *
- انیس قلب خود تنها خدا کن / خدا را در دل شبها صدا کن
ز خوف حق چو اشکی را چکاندی / به حال این رفیقت هم دعا کن . . .
* * * * * * *
- خبر آوردند که امشب از هزار شب بهتر است و یک اتفاق ویژه می افتد و آن اینکه امشب دست ملکوت به طرف
زمین کشیده می شود . . .
* * * * * * *
- شب قدر سرنوشت یکسال ما تعیین می شود. این شبها را از دست ندهیم برای تعجل فرج دعا کنیم . . .
* * * * * * *
شبی است که «لیلة البراتش» خوانند:
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب قدر که این تازه براتم دادند
* * * * * * *
شب قدر، فصل نزول آیات رحمانی بر بوستان جانهای روحانی است.
* * * * * * *
شب قدر، گاه رویش جوانههای الغوث الغوث بر عرصه لبهای تائب است.
* * * * * * *
شب قدر، بهترین منزلگاه نیایشگران سرسپرده به مهر حق است.
* * * * * * *
شب قدر، وقت شناخت قدر خویش است.
* * * * * * *
- فرشته ها برای آزادی انسانها از دستان شیطان و بخشش معاصی وبردن آنها به ملکوت مسابقه داده و منتظر
ندای بنده های خدا هستند. اللهم لبیک. مرا دعا کنید . . .
- دعا بدون علی قابل اجابت نیست، که مهر اصل اجابت به هر دعاست علی بزن تو دست توسل به دامن مولا، که
درد جامعه را بهترین دواست علی(ع.)
* * * * * * *
- خداوند فراموشی را آفرید، تا غیر او را فراموش کنیم . . .
* * * * * * *
- ای آنکه تویی ز سوز جانم آگاه / به درگهت آورده ام از غصه پناه / رسم است که تفحه ای بر دوست دهند / این
تحفه ماست کوله باری ز گناه . . .
* * * * * * *
کجایید خاکیان سدره نشین و زمینیان آسمانی که ملکوتیان امشب شیفته شمایند؟!
* * * * * * *
مبادا لیله القدرت سرآید
گنه بر ناله ام افزون تر آید
مبادا ماه تو پایان پذیرد
ولی این بنده ات سامان نگیرد
* * * * * * *
- نهج البلاغه: آرام باش، توکل کن، تفکر کن، سپس آستینها را بالا بزن، آنگاه دستان خداوند را می بینی که زودتر از
تو دست به کار شده است . . .
- تشنه ام اين رمضان تشنه تر از هر رمضاني، شب قدر آمده تا قدر دل خويش بداني- ليله القدر عزيزي است بيا دل بتکانيم، سهم ما چيست از اين روز همين خانه تکاني.
* * * * * * *
- تقديري سراسر خير، برکت، خرسندي، سلامت، خوشبختي و سعادت دنيا و آخرت، توشه شب قدرتان باد.
* * * * * * *
شب قدر، شب شناخت قدر خویش است!
* * * * * * *
شب قدر شبی است که باید شکواییه هجران را درنوردید و به امید وصل و دیدار، بیدار نشست و از جام طهور
«سلام» تا مطلع «فجر» سرمست بود.
* * * * * * *
شب قدر، شبی که باید به یاد روی محبوب عزیز، آن یار پنهان رخسار، با دردمندیهای عاشقانه نالید و دیدار او را از
خدای طلبید.
* * * * * * *
شب قدر، شبی که شیاطین در بند اسارتند و آدمیان ایمن از آنها.
* * * * * * *
- وقتي به دنيا ميآيي در گوشت اذان مي خوانند، وقتي مي ميري بر بدنت نماز مي خوانند، به راستي چه کوتاه
است عمر. (به فاصله اذان تا نماز)
* * * * * * *
- تاراج دل به تيغ دو ابروي دلبر است، مستي قلب عاشقم از جام کوثر است.
- آمدهام ای خوبترین! ای بهترین! ای مهربانترین! تا در میهمانی بندگانت مرا نیز بپذیری و بخشش گناهان را
بدرقه ی راهم کنی.
الهی العفو ، العفو ، العفو...
* * * * * * *
- نما ای دیده ما را یاری امشب
که محتاجم به اشک جاری امشب
ببار اشک غم ای چشم گنهکار
اگر با ما محبت داری امشب
شب قدر است و نومیدی ندارد
کسی از بارگاه باری امشب
فروغ رحمت و نور امید است
به هر جانب که رو می آری امشب
* التماس دعا*
* * * * * * *
- شب قدر، شب احیای خویش، با دم مسیحایی دعاست؛
شبی است که باید قدر خویش را بشناسی، تقدیر خویش را رقم بزنی
و خویشتنِ جدید را با قلم توبه و جوهر اشک ترسیم کنی.
// طاعت قبول و التماس دعا //
* * * * * * *
امشب این دل یاد مولا میکند/ لیلة القدر است واحیا میکند/
بشنوید ای گوش دلها بیصدا/ نغمه فزت ورب الکعبه را
* * * * * * *
- شب قدر، شبی است که باید در عاشقی ثابت قدم بود. در طلب کوشید و بیدار ماند و دیدار جُست.
باید به یاد روی آن محبوب عزیز، آن یار پنهان رخسار، عاشقانه نالید و دیدار روی او را از خدا طلبید.
*به امید ظهورش*
- دلت را با خداوند آشنا کن
ز عمق جان خدایت را صدا کن
دل غفلت زده مانند سنگ است
مس دل را به یاد او طلا کن
به پیش او گشا دست نیازی
به درگاه بلند او دعا کن
* * * * * * *
- الهی! وای بر آنکه در شب قدر، فرشته بر او فرود نیامده، با دیو گناه همدم و همنشین گردد.
الهی! به حرمت راز و نیاز اهل راز و نیازت، این نااهل را سوز و گداز ده.
* * * * * * *
- الهی! امشب آمدهام تا به چهارده نور پاک، تورا قسم دهم و والاترین کتاب را بر سر بگیرم و بالاتر روم.
مرا به خویش وامگذار و در این شب، با بهترین دوستانت همنشین کن
و از خویش مران، که بیتو حیرانم و سرگردان.
* * * * * * *
- قدر، باران رحمتی است که در جویبارِ هر فرد و هر جمع، به اندازه او جاری میشود.
خدایا! در شب قدر هر چه خیر نصیب اولیائت می کنی نصیب ما نیز بگردان/ آمین.
* * * * * * *
در آخر یک شعر زیبا در مورد شب قدر
بگذار تا بمیرم در این شب الهی / ورنه دوباره آرم رو روی روسیاهی
چون رو کنم به توبه، سازم نوا و ندبه / چندان که باز گردم گیرم ره تباهی
چون رو کنم به احیاء، دل زنده گردم اما / دل مرده میشوم باز با غمزه گناهی
گرچه به ماه غفران بسته است دست شیطان / بدتر بود ز ابلیس این نفس گاه گاهی
ای کاش تا توانم بر عهد خود بمانم / شرمنده ام ز مهدی وز درگهت الهی
تا در کفت اسیرم قرآن به سر بگیرم / چون بگذرم ز قرآن اُفتم به کوره راهی
من بندگی نکردم با خویش خدعه کردم / ترسم که عاقبت هم اُفتم به قعر چاهی
با اینکه بد سرشتم با توست سرنوشتم / دانم که در به رویم وا میکنی به آهی
ای نازنین نگارا تغییر ده قضا را / گر تو نمی پسندی تقدیر کن نگاهی
دل را تو می کشانی بر عرش می کشانی / بال ملک کنی پهن از مهر روسیاهی
دل را بخر چنان حُر تا آیم از میان بُر / بی عجب و بی تکبّر از راه خیمه گاهی
امشب به عشق حیدر ما را ببخش یکسر / جان حسین و زینب بر ما بده پناهی
آخر به بیت زینب بیمار دارم امشب / از ما مگیر او را جان حسن الهی
در این شب جدایی در کوی آشنایی / هستم چنان گدایی در کوی پادشاهی
تعداد صفحات : 13