loading...
گل نرگس
S.Fatemeh.B بازدید : 176 سه شنبه 23 اردیبهشت 1393 نظرات (0)
به کار خیر خودتان ایمان داشته باشید...

 

یکی از شاگردان شیخ رجبعلی خیاط نقل می کند كه:

یك روز با تاكسی میرفتم، 

نابینایی را دیدم كه در انتظار كمك كسی، كنار خیابان ایستاده است، 

بلافاصله ایستادم و به او گفتم: كجا میخواھی بروی؟ گفت: میخواھم بروم آن طرف خیابان. 

گفتم: بعد از آن كجا میروی؟ گفت: دیگر مزاحم نمیشوم؛ با اصرارِ من مقصدش را گفت،

 سوارش كردم و او را به مقصد رساندم. فردا صبح خدمت شیخ رسیدم، بدون مقدمه گفت

آن كوری كه سوارش كردی و به منزل رساندی جریانش چه بود؟!

داستان را گفتم، گفتند: از دیروز كه این عمل را انجام دادی، 

خداوند متعال نوری بر تو تابانده است که در برزخ می درخشد

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 497
  • کل نظرات : 48
  • افراد آنلاین : 10
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 274
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 339
  • باردید دیروز : 10
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 384
  • بازدید ماه : 522
  • بازدید سال : 2,332
  • بازدید کلی : 267,370
  • کدهای اختصاصی

    ساعت فلش

    کد ذکر ایام هفته