loading...
گل نرگس
S.Fatemeh.B بازدید : 207 سه شنبه 17 تیر 1393 نظرات (0)

 

 

 

حکایت آن مرد را شنیده ای که

 


نزد طبیب رفت و از غم بزرگی که در دل داشت گفت.

طبیب به او گفت:
 
 به میدان شهر برو،

آنجا دلقکی هست،

آنقدر تو را می خنداند تا غمت از یادت برود.

مرد با چشمی اشکبار، لبخند تلخی زد و گفت:


من همان دلقکم...

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 497
  • کل نظرات : 48
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 24
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 27
  • باردید دیروز : 10
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 72
  • بازدید ماه : 210
  • بازدید سال : 2,020
  • بازدید کلی : 267,058
  • کدهای اختصاصی

    ساعت فلش

    کد ذکر ایام هفته