loading...
گل نرگس
S.Fatemeh.B بازدید : 146 دوشنبه 16 تیر 1393 نظرات (0)
 

 

مادرش آلزایمر داشت

بهش گفت مادر یه بیماری داری, باید بخاطر همین ببریمت آسایشگاخ سالمندان

مادر گفت چه بیماریی؟

گفت آلزایمر

گفت یعنی همه چیو فراموش می کنی

مادر گفت مثل اینکه خودتم همین بیماری رو داری

گفت : چطور؟

مادر گفت انگار یادت رفته با چه زحمتی بزرگت کردم

کمر خم کردم تا قد راست کنی…

پسر رفت تو فکر…

برگشت به مادرش گفت : مادر منو ببخش

گفت: برای چی؟

گفت : بخاطر کاری که میخواستم بکنم

مادر گفت:

من که چیزی یادم نمیاد…

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 497
  • کل نظرات : 48
  • افراد آنلاین : 10
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 373
  • آی پی دیروز : 9
  • بازدید امروز : 517
  • باردید دیروز : 10
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 527
  • بازدید ماه : 1,210
  • بازدید سال : 3,020
  • بازدید کلی : 268,058
  • کدهای اختصاصی

    ساعت فلش

    کد ذکر ایام هفته