باور نبودن آنهــا کـه می توانســتــنــد باشــنـد ...
و تـلـخ تـر اســـت امروز
باور آنهــا کـه ادعــــــــــــای ماندن دارنــد...
گاهـــــــــــــــــــــــــــی سرسری رد شو..
زندگی کن…
چرا که..
“دقتــــــــــــــــــــــ” .. “دق اتـــــــ” میدهد..
خدایا دست تو کدامــ است؟
شاید حرکتی لازم است
کودکی از مسئول سیرکی پرسید:
چرا فیل به این بزرگی را با طنابی به این کوچکی و ضعیفی بسته اید؟ فیل میتواند با یک حرکت
به راحتی خودش را آزاد کند و خیلی خطرناک است!
صاحب فیل گفت: این فیل چنین کاری نمیتواند بکند. چون این فیل با این طناب
ضعیف بسته نشده است. آن با یک تصور خیلی قوی در ذهنش بسته شده است.
کودک پرسید چطور چنین چیزی امکان دارد؟
صاحب فیل گفت: وقتی که این فیل بچه بود مدتی آن را با یک طناب بسیار محکم بستم.
تلاش زیاد فیل برای رهایی اش هیچ اثری نداشت، و از آن موقع دیگر تلاشی برای آزادی نکرده است.
فیل به این باور رسیده است که نمیتواند این کار را بکند!
هر کدام از ما، با نوعی فکر بسته شده ایم که مانع حرکت ما به سوی پیروزی است.
شازده كوچولو
انسانها دیگر برای سر در آوردن از چیزها وقت ندارند.
همه چیز را همین جور حاضر آماده
از دکانها میخرند. اما چون دکانی نیست که دوست معامله کند
آدمها ماندهاند بیدوست…
دوست کوچولو دوست من می شی ؟؟؟؟
آدمها را بدون آنکه به وجودشان نیاز داشته باشی دوست بدار
کاری که خدا با تو میکند.
یک بزرگی در باب نصیحت چنین گفت:
حرفها سه دسته اند :
دسته اول : گفتنی ها ،
دسته دوم : نوشتنی ها ،
و دسته سوم : قورت دادنی و خوردنی ها و دم بر نیاوردنی ها
دو تای اول سبک ات می کنند سومی سنگینت ..
این بزرگ چه نیکو سخن گفت…
به سلامتيه اون پسري که…
10سالش بود باباش زد تو گوشش هيچي نگفت…
20سالش شد باباش زد تو گوشش هيچي نگفت….
30سالش شد باباش زد تو گوشش زد زير گريه…!!!
باباش گفت چرا گريه ميکني..؟
گفت: آخه اونوقتا دستت نميلرزيد…!
کـــ ـــوروش بهــــ دختــرش نوشتـــ :
تا وقتیــــــ قلــبـــ عریانـــ کسیـــ را ندیدیــــ بدنتــــ را عریانــــ مکنــــ ,
هــرگــز چشمانتـــــ برایــــ کسیــــ کهــــ معنیـــــ نگاهتــــ را نمیفــفهـــمد گریانــــ مکنــــ ,
قلبتــــ را خالیــــ نگــــهدار اگـــر روزیــــ خواستیــــ کسیــــ را در قلبتــــ جایــــ دهیــــ
سعی کن فقط یکــــ نفر باشـــد
و بهــــ او بـــگو : تورا کمـــتر از خـــدا و بیشـــتر از خودم دوست دارم
زیـــرا بهـــ خدا اعتقاد و بهـــ تو نیـــاز دارم.
تعداد صفحات : 36