خدایا این " قسمت " را کجا فرستادی

که هر وقت نوبت به من میشود

میگویند نیست ..

بی تو ایستاده ام

روی پاهای خودم

ودارم تو را نگاه میکنم

که حتی روی حرف خودت هم

نمی توانی بایستی ...

"تو" جا زدی

"من" جا خوردم

"او" جا گرفت

همین یک جابه جایی

"جانم" را گرفت

زندگی را دشتی پر از گل و زیبایی تصور کن

اگر چنین شود تمام اتفاقاتی که

پیش رویت قرار میگیرند نیز برایت

همچون برکه و نهری زیبا جلوه می کنند …

هر روزی که می آید ، این شمایید

که انتخاب میکنید چگونه بگذرد .

کم نیستند شادی ها، حتی اگر بزرگ نباشند . . .

چه آسان تماشاگر سبقت ثانیه هاییم و به عبورشان می خندیم

چه آسان لحظه ها را به کام هم تلخ می کنیم

و چه ارزان می فروشیم لذت با هم بودن را

چه زود دیر می شود و نمیدانیم که

فردا می آید شاید ما نباشیم !

آینده آن نیست که می آید ، آینده آن است که باید بسازیمش.

خداوند نیازی به زمان ندارد و برای او هیچگاه دیر نیست. برای خداوند هیچ ناممکنی معنا ندارد.

کافیست ایمان داشته باشید.

کتاب 4 اثر فلورانس اسکاول شین

پانوشت: دکتر فرهنگ میگه: فکر می کنید واسه خدا فرقی می کنه که سرماخوردگی رو خوب کنه یا سرطان رو؟

فکر می کنید فرق داره که 20 هزار تومن براتون فراهم کنه یا دو میلیارد؟ خوب معلومه که نه.پس ……

تا حالا این جوری به عظمتش فکر کرده بودید؟ خیلی قشنگه نه؟ ما چقدر کم خدا رو میشناسیم.

حداقل من.

دختر بچه :دوســــــــــــــــــــــت دارم

پسر بچه:مثــــــــــــــل ادم بزرگـــــا؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!

دختر بچه:نهههههه راستکی!!!!!!!!

هی تو روزی می رسد بی تفاوتی هایتـــــــــــــ را با جای خالی ام

حس کنی ودر دلت  با بغض بگویی کــــــــاش اینجا بود...!

گنجشک می خنــــدید به اینکه چرا هرروز بدون هیچ پولی

برایش دانه میپاشم و من می گریســــتم

به اینکه حتی او هم محبـــــتم را از سادگیم می

پنداشت....

خدایــــا...دارم درد میکشم...اما تـــو چشمانتــــ را ببند!!!

سختــــــ است بدانم میبینی وبــــی خیالی

از "مــــن" برید وگفت:قصدم "با تو بودن" نبود "از یاد بردن" او بود