زیباترین باش، در خیابان که راه میروی با صدای تقتق کفشهایت همه را به خود جلب کن. اگر نشد با بوی عطر و
ادکلن، اگر نشد با آرایشهای زننده، باز هم اگر نشد با قهقهه و خنده های هرزه گونه.
باز هم نمیشود، لباس های تنگ و زننده را هم فراموش نکن و موی سرت، که زیبائیت را صد چندان می کند.
اما با این همه زیبایی چقدر مقاومی؟
آیا قادر هستی بگویی تا کی زنده هستی؟
آیا با اطمینان میتوانی بگویی تا پنچاه سالگی زندهای؟ که در پیری
احکام خداوند را اجرا، و از گذشتهات توبه کنی.
آیا تا بحال با دقت به قبرها نگاه کردهای که بعضیهایشان همسن خودمان هستند.
بیست سال، بیست و دو سال، سی سال، در اوج جوانی و نشاط .
آیا با اطمینان میتوانی بگویی موی سری که زینت کردهای و باعث چشم چرانی جوانان شدهای
قبل از پیری با شیمی درمانی از بین نمیرود؟
آیا قادر هستی بگویی چشمی که به ناموس دیگران تجاوز کرده تا قبل از پنجاه سالگی بیناست؟
و آیا قادر هستی بگویی اندامی که با بدترین لباسها پوشاندهای و با آن دل بردهای بر اثر سانحهای قبل از پیری فلج
نشود.
آیا بهتر نیست قبل از مخالفتمان با آیات الهی، آیات زیبای حجاب،کمی نسبت به پوشش و رفتار خود بیندیشیم.
(به مردان مؤمن بگو که چشمان خويش را ببندند و شرمگاه خود را نگه دارند،
اين برايشان پاکيزهتر است
زيرا خدا به کارهايی که میکنند آگاه است؛
به زنان مؤمن بگو که چشمان خويش را ببندند و شرمگاه خود را نگه، دارند و زينتهای خود را جز آن مقدار که پيداست آشکار نکنند و مقنعههای خود را تا گريبان فرو گذارند و زينتهای خود را آشکار نکنند و نيز چنان پای بر زمين نزنند تا آن زينت که پنهان کردهاند دانسته شود)
سوره نور آیه 30 و 31